پس از برگزاری انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا در هفتم اسفند 77، تا معرفی شانزدهمین مدیر موقت بلدیه در سوم اسفندماه نود و دیروز سال جاری، به جز چهار نفر که مجموعا ده سال زمامدار امور شهر بودند، هر پنج ماه یک بار کلید شهر دست به دست شدهاست.
حال که ناخواسته یادی از گذشته به میان آمد با نگاهی به لیست داوطلبان اولین دوره مجلس قانونگذاری درمییابیم نگاه انتخاب کنندگان چگونه بوده و چه کسانی جامه وکالت ملت را برازنده قد و قواره خود میدیدند.
شرط اول برخورداری از حسن شهرت و نیکنامی در میان اکثریت جامعه بود بطوری که داوطلب با پشتوانه مردمی جرئت نشان دادن چهره خود را پیدا میکرد و در مقابل، مردم نیز جایگاه چنین شخصی را به همان اندازه متفاوت، ارزشمند و مورد اعتماد میدیدند و به تبع این احساس تفاوت بعضا از دیدار و رویارویی حضوری با چنین شخصیتی به خود میبالیدند و حالش را میبردند.
اما چه اتفاقی افتاد که حتی ثبت نام داوطلبان مدعی ریاست جمهوری، زنگ تفریح و مایه نشاط گزارشگران عرصه خبر صدا و سیمای ملی میشوند بطوریکه بازارِ داغ، شو و سریال را هم از سکه میاندازد و دچار عارضه کمبود و سوءبیننده میکند.
امیدوارم تا اینجا به درستی دریافته باشیم سهم بی مسئولتی و بی توجهی هرکدام از ما در از دست رفتن ثروتهای ملی و جایگزین کردن انواع معضلات پیش رو تا چه حد و اندازه میباشد، البته با قیاس داشتهها و دسترسی به منابع سرشار طبیعی با سایر استانها پی میبریم تا چه حد متحمل زیان و بحران شدهایم.
بخشی از شهر زیبای تبریز، ثمره همت و لیاقت مردم
نمونه بارز آن؛ نام کرمانشاه که از دیرباز همواره دستخوش تغییراتی شده و در میان سایر هموطنان با اسامی متفاوت شناخته میشود، اگر کسی از دورافتاده ترین نقطه کشور یکبار از دیار چشمهساران و کوهساران گذر کرده باشد، در اولین برخورد با نام بیستون و تاقبستان حال و روز مرکز استان پنجم کشور را جویا میشود غافل که از این شهرت و آوازه فقط تاقِ (وسان) سنگی به جا مانده است.
حکایت از چه کنم شکایت از که کنم؟حال پرسش از وکلا و معتمدان عرصه زیباسازی چهره شهر این است، مگر برای گزینش شهردار اختیارات قانونی تمام و کمال ندارید؟ مگر نه اینکه بطور میانگین هر پنج ماه یک بار قدرت خود را به رخ کشیدهاید که مردم حساب کار دستشان بیاید و فکر نکنند نمایندگان دلسوز و عزیزشان طول سال را به اختلافات اندرونی میپردازند و از وظایف خود غافل شدهاند؟
بینی و بین الله... از این بابت شورای اسلامی شهر کرمانشاه همیشه پیشتاز و زبانزد سایر رقبای هموطن بوده و به محض اینکه فرصتی دست داده بدون فوت وقت به وظیفه تعریف شده خود عمل کرده و با مژه بهم زدنی شهردار را عزل و بلافاصله نصب نموده، که همواره ما را مدیون مرام و اخلاق خود کردهاند.
بعله اگر زحمات مسئولی را نادیده بگیریم فردای قیامت باید جوابگو باشیم، بر کسی پوشیده نیست دادگاه رستاخیز که جلسه استیضاح شورای شهر نیست که از نظر آقای شعبانی منتفی و کان لم یکن تلقی شود.
قالب رخدادهایی که مرتب پیرامون ما دور میزنند و روزمرهی شام و نهار ما شدهاند، آنقدر ابتدایی و بدیهی به نظر میآیند که اگر اصولی و جدی به آنها بپردازیم در حق مسائل مهم و جدی جفا کردهایم، بنابراین براساس محتوا و وزن همان اخبار به آنها نگاه میکنیم.
حال که نامی از
تاقوهسان به میان آمد اگر بگوییم "نماد هویت کرمانشاه" به یقین زیاده نخواهد بود. اما بسیار دردآور و اَسفبار است که اعضای محترم شورای شهر از کنار بدیهیترین وظیفه خود یعنی آراستگی و زیبایی شهر رد میشوند و حال و روز درب و داغان
تاقوهسان و میعادگاه معروفش دریاچه را نمیبینند.
اگرچه زشتیهای چشم آزار معبر اصلی و قلب شهر، همان طرح فرسوده و فراموش شده معروف به "بهسازی مدرس" با چند بانک و مرکز تجاری پوشانده شده است، بهتر بود برای تظاهر و آبروداری هم شده، در آستانه فصل تفرج و سیران هموطنان خوش اقبال و عزیزکرده، بستر
تاقوهسان خوش آوازه را برای «عیادت» گردشگران مشتاق مهیا میکردید که از ماهها قبل، کلِ اداره میراث فرهنگی برای فروش بلیت نمایش درام تاقوسان بوق و کرنا و اعلام آمادگی کردهاند.
بی شک هر مسافر و رهگذری که از معابر و حوالی کرمانشاه عبور کند قطعا تجدید دیداری هم با تاقبستان رؤیایی خواهد داشت، که دراین صورت ناخرسندی و پشیمانی بازدیدکنندگان دور از انتظار نخواهد بود و گله آنها از اینکه سه تا 20 هزار تومان ( قیمت سابق بدون ارزش افزوده) پرداختهاند تا قناری ببینند اما کرمانشاهیها زرنگی کرده و گنجشک بیماری را به آنها نشان دادهاند.
اگرچه همواره تأکید و توصیه
تابناک کرمانشاه دوری و پرهیز از ورود به حاشیههای مخرب و زیانبار است، اما از حاشیهها و ریزترین عملکرد مثبت و منفی مؤثر مدیران تا مسئولان سطوح پایین که له و یا علیه منافع عموم باشد غافل نیست.
مقصود از این اصغری اکبری (صغری، کبری) رفع هرگونه شبهه از ذهن تیزبین و نکته سنج بینندگان محترم بود که اگر آرشیو ما از مسائل سری و پشت پرده تهی میباشد، تنها دلیل آن ناسازگاری و ناهمگنی این رسانه با مراکز تولید خبر
میباشد.
لازم به ذکر است، قالب محصولات خبری را وامدار منابع معتبر، شناسنامهدار، قانونی و خودیِ همولایتی هستیم، و دقیقا به همین مناسبت آرشیو تابناک کرمانشاه بخشهای به یاد ماندنی دکتر یا سرهنگ شعبانی که شیوه استقبال و بدرقه مهربانان است تفاوتی نمیکند، مهم این است که مرکز عالی صدور مدرک اصالت آن را حاشا و تکذیب نکردهاست.
و اما درسهای اخلاقی پانزدهمین شهردار منتخب (با واسطه) مردم: اگر نتوانست طرحهای باستانی و محشور شده با گذشتگان را به سرانجام برساند، دست کم میدانست شب مانی در دمای زیر صفر، بدون سرپناه، با شکم گرسنه یعنی چه.
میدانست خوردن یک یا دو بار غذای گرم در کنار یخچال مهربانی بزرگترین آرزو و نیاز ضروری یک قربانی بیعدالتی است.
بارها و بارها فشار و سر و صدای بی دردان، به جرم عدم برخورد قاطع با دستفروشی که تمام مطالباتش خوردن تا مرز زنده ماندن بود، به جان خرید.
و اگر چه در حد آرزو؛ تعیین تکلیف بردههای پیمانی و فاجعه بار خواندن پنج هزار کارمند و کارگر پیمانی و قراردادی شهرداری حتی در حد رسانهای شدن در حافظه مردم این شهر میماند.
(ع.ط) خالوو ریوار تابناک کرمانشاه