وقتی بانک برای وصول مطالباتش شَرخَر استخدام! میکند، وقتی یک تا دو ساعت کار در هفته شغل محسوب میشود، وقتی قیمت یک لیتر آب آشامیدنی معادل دو لیتر طلای سیاه باشد وقتی...!؟ اگر شما سرمایهگذار خارجی باشید خطر میکنید؟
البته در اینکه امید میانبری به مقصد است تردیدی نیست اما؛ باید دلیل کافی برای امیدواری باشد، در غیر اینصورت نه تنها میانبر نیست بلکه خود به مانعی بدل خواهد شد که شاید زمان کافی برای رسیدن باقی نگذارد.
چون اصولا طبع تابناک کرمانشاه با کلی گویی و عدم صراحت و صداقت کلام سازگار نیست ابتدا روایت و قدمت پالایشگاه (معروف) آناهیتا به نقل از
خبرگزاری تسنیم در گفتگو با مدیر عامل پالایشگاه
چرا پالایشگاه معروف آناهیتا؟از آنجایی که چنین پروژهای از مرحله طرح تا تصویب، مستلزم زمان طولانی میباشد و تا زمان تصویب (بخوانید تکذیب) توسط هیئت دولت وقت در سال 1386 بوسیله ارائه دهندگان طرح، افتتاح و چه بسا کسانی با رؤیای وعده و وعید پستها و بخشهای مختلف شام را به سحر رساندهاند، لذا به همین مناسبت به امید دلهای امیدوار، معروف و شهره شده است، بطوریکه با کلید خوردن یک لامپ از فاز اول،
چراغ 400 خانوار منور شد.
یعنی این تعداد مادام العمر با تجهیزات تسطیح، لودر، بولدوزر و غلطک به شغل کوبیدن و صاف کردن اشتغال ورزند و احتمالا اگر هرکدام نان آور 4 نفر باشند 2000 نفر نانخور از آمار گرسنگان کم میشود.
البته اگر در خلال اشتغال پایدار تسطیح 400 نفر در بخشهای دیگر شغل خود را از دست ندهند و از همه مهمتر برابر مصاحبه هفتگی و ماهانه مدیرکل ثبت احوال استان، هر ماه تعداد 3000 نو رسیده به جمع نانخوران افزوده میشود که احتمالا جویای کار هم باشند، با بیکاری بسازند و بسوزند فقط نق نق نکنند، چون آنکه دندان دهد نان دهد پس بگرد تا بگردیم.
فقط عزیزان و فعالان عرصه تولید نانخور کمی بیشتر تلاش کنند، که دست کم رشد جمعیت جوان را به حد نصاب میانگین کشوری برسانیم که از این بابت هم رفوزه نشویم، مهم اینست در صحنه بمانیم همانطوری که با یک چهارم هزینه تأمین معیشت و زندهمانی همواره کیفور و سرحال بودهایم.
اما خبر خوش اینکه دیگر تورمی در کار نیست چون اصولا قدرت خرید نیست که سبدکالا طاقچه بالا بگذارد و نازش خریدار داشته باشد و همین رکود باعث میشود کارفرما و شرکای دولتی هم به درد ما گرفتار شده و به وضعیت فوقالعاده «اینقدر بخور که زنده بمانی» عادت کنند و آنوقت ما فرمان مدیریت آنها را بدست میگیریم و به آنها میآموزیم وقتی گرسنه بودند میتوانند با هنرنمایی گروه ارکستر در
تالار سفره خانه معده و اجرای زنده قطعه گرسنگی خود را سرگرم نموده و حالش را ببرند.
با رشد جمعیت و ته کشیدن منابع حیاتی زیست، باید همواره دانش سیرکردن شکم را ابداع و بروز رسانی کنیم که اکنون به یمن برخورداری از تدبیر مدیران خدوم و راهبردی، طی چند دهه اخیر عملکرد قابل قبولی به یادگار گذاشته ایم، مشاغلی مانند کوپن فروشی، دورهگردی، کاسه بشقابی، بخصوص پیشه پر سود خرده شیشه جمع کنی (دوران موشکباران)، نان خشک میخریم، در میدان آزادی در پناه آزادی آزادانه داد و ستد میکنیم، واسطه شَر میشویم، دلالی هر چیزی که معطر به عطر پول باشد، تراکت تبلیغاتی توزیع میکنیم، پوستر هم میچسبانیم، دادزنی و گرمکنی فضای کاسبی نیز، همینطور گریه کنِ مراسم ختم درست مانند ننه مرده و... .
پشت چراغ قرمز شیشه ماشینها را صفایی میدهیم ، فال حافظ میفروشیم و تفسیر نیز هم، چند روز هم ماهی گلی و هفت سین و اخیرا سمنو با دیگ، فروردین به تفرج و گشت و سیران و کنگر و ریواس و مهمانی طبیعت هم فال است و هم تماشا، احیانا بخت با ما یار باشد و یک فصل شهادت دروغ با یک سوگند ساده در محاکم قضایی بسیار معامله پر سود و کم هزینهای خواهد بود، چاپ آگهی فوت و کتابت بنر فوری، جمع آوری و تفکیک مواد قابل بازیافت از زبالهدانی، مشارکت فعال در معرفی چهرههای خدوم برای مجلس و شورای شهر و حومه که بسیار پربار، خاطره انگیز و با صرفه است.
ایام محرم و صفر و افطاری رمضان و عید قربان هم گاهی بخت یار باشد گوشت قرمز میبینیم و لذت میبریم و... کار که عیب و عار نیست، البته مشاغل اعیانی تحت پوشش کمیته و خیریه و بهزیستی هم اشتغالزایی پایدار و آتیه داری است، اخیرا هم در پناه دیوار مهربانی هر روز میتوانیم تیپ بزنیم و دعاگوی حضرات باشیم، آنچه مهم است اینکه تا زنده هستیم نفس میکشیم و جان داریم.
اما آقای مدیر؛ اینکه آمار شاغل و اشتغالزایی را اینچنین اعلام کنی، اقلا بیشتر از نصف جمعیت جزو مردهها بحساب بیایند منصفانه نیست. آری همه دنیا با روش آمارگیری و سرشماری آشنا هستند، مدیران کاذب بدانند وقتی آمار کذب ارائه میدهند نتیجه کار آنها هم کذب خواهد بود و هیچگاه حتی فرزندانشان به وجودشان افتخار نمیکنند.
و اما مطلبی که گاهی شنیده میشد ولی هنوز دست کم برای جوامع کمتر مدنی شده، مثل ما شهرستانیها قابل فهم نبود
افشاگری پارس نیوز در خصوص وصول مطالبات بانکها و طرح مسئله در مجلس شورای اسلامی با حضور مسئولین بخشهای مرتبط و اقرار صریح عامریان مدیرکل مطالبات بانک ملت و چگونگی بکارگیری و استفاده از بازنشستههای نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات در مقابل درصدی از مطالبات وصول شده بعنوان مزد و حق الزحمه آن هم "صرفا برای بدهکاران کوچک و ضعیف" و نه دانه درشتها، که از این بابت چون همه مسئولان ابداع کننده اینگونه اعمال، شرمساری را خجالت زده خود کردهاند، خالوو ریوار هم به تاوان انعکاس این عمل سخیف، عرق شرم میریزد.
اما خبر خوش دوم اینکه؛ همانطوری که ظلم هم مصرفی و تمام شدنی است همین امروز سازمان دارالمکافات با اعلام خبر
ورشکستگی قریب الوقوع بانکها به آنان هشدار داد "از مکافات عمل غافل نشوید که بزودی بهم میرسیم."
(ع.ط) خالوو ریوار تابناک کرمانشاه