به گزارش تابناک به نقل از آزادی، هرچه باشد ما در کشوری زندگی میکنیم که حتی بعد از انقلاب و برچیدن نظام سلطنتی موفق به حذف پارتیبازی، فساد اقتصادی، رانتخواری و از جمله آن نشده است. چهل سال از انقلاب گذشته اما غیر از آنکه شاهزادهها جایشان را به آقازادهها دادند تغییر ملموسی را شاهد نیستیم. چرایی این وضعیت اما یکی از اصلیترین سوالات و دغدغههای مردم است.
صادق زیباکلام، فعال سیاسی و استاد دانشگاه ریشه این امر را در حاکمیتی و دولتی بودن ساختار اقتصاد میدهند.
او در گفتوگو با «آزادی» ضمن تاکید بر اینکه سوئد تنها جایی نیست که چنین وقایعی در آن ما را به شگفتی وامیدارد، گفت:« در تمام جوامع توسعهیافته و پیشرفته و اقتصادهای آزاد و باز اینگونه امور را شاهدیم. در ایران اما همه قدرت، اختیارات و امکانات از آن حاکمیت است. وقتی نگاه کنید میبینید که بیمه، بانکها، راهآهن و صنایع و بزرگ و کوچک همه در دست دولت است. بخشی که در دست حاکمیت نیست هم ناگزیر است که برای همهچیز حتی نفس کشیدن هم باید از نهادها و سازمانهای حکومتی متعدد کسب تکلیف کند و در کارش هم دخالت میکنند. این باعث شده که افراد هرقدر که متدین و وطنپرست هم که باشند وقتی وارد این سیستم میشوند خواهینخواهی آلوده میشوند و درجاتی از فساد در آنان رخنه میکند»
وی افزود: «یک آمار سرانگشتی از کسانی که در ایران حقوقبگیر نهادهای دولتی و حکومتی هستند نشان میدهد که حتی اگر هر کدام از اینها فقط پنج درصد ازجایگاه و امکانات خود استفاده کنند؛ چه عدد بزرگی میشود. همین دیروز آقای صادقی نماینده مجلس گفت که چه تعداد قابل توجهی از فرزندان مقامات مسئول از امام جمعه گرفته تا فرماندهان نیروهای مسلح و نمایندگان مجلس و ... در دولت گذشته از روابط برای بورسیه شدن استفاده کردهاند. بورسهایی که بعد از گرفتن دکتری برگشته و هیات علمی دانشگاه میشوند. چنین امری را اما در سوئد نمیبینید زیرا در آنجا اینطور نیست که همه چیز در ید قدرت حکومت باشد و صدر تا ذیل مسائل اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... همه در اختیار حاکمیت باشد».
زیباکلام با تاکید بر اینکه تفاوت رفتار پادشاه سوئد با مقامات در ایران ناشی از تفاوت ساختار است، گفت :« وقتی همه چیز دست حکومت باشد و اوست که بگوید چه کسی استخدام شود و چه کسی نشود، وقتی نفس کشیدن مردم همه بستگی به اراده حکومت دارد همه قدرت از آن حکومت است. ضمن اینکه پاسخگویی هم وجود ندارد. در سوئد بخشی که قدرت دارد پاسخگو هم است اما در ایران بخشهایی که من به آن بخشهای انتصابی میگویم علیرغم اینکه از قدرت بسیاری برخوردارند، به هیچوجه پاسخگو سیاستها و تدابیر خود نیستند. این هم سبب میشود که عملا فساد موجود بیشتر شود.»
وی با اشاره به اینکه شکل نظام سیاسی در بروز فساد یا مقابله با آن عامل اصلی نیست، گفت:« متاسفانه از مدرنیته در ایران یعنی از زمان رضاشاه تا کنون اقتصاد ایران دولتی بوده است. حتی بعد از انقلاب دولتی و حکومتی بودن اقتصاد در ایران بیشتر شد. کافی است نگاهی به نهادهایی اندازهم که زیر نظر قوه مجریه هم نیستند و در اقتصاد نقش بسیاری دارند. یا مصادرههایی که بعد از انقلاب صورت گرفت و اموال، صنایع و کارخانجات خصوصی را دولتی کرد. بدبختانه اقتصاد ایران در نتیجه انقلاب اسلامی دولتیتر شد. این ارثیه شوم از زمان رضاشاه به اضافه بوروکراسی که تصمیمگیری را معطوف به تهران کرده است هر دو در این وضعیت نقش داشته است. به نظر من شکل قیاسی این که فساد در زمان شاه بیشتر بوده یا دوران جنگ یا دوران اصلاحطلبان یا دوران احمدینژاد خیلی مهم نیست».