به گزارش خبری تابناک سمنان به نقل ازایرنا: در کنار اشراف و طبقه حاکم در میانه خیزاب انقلاب مشروطه، گمنامانی در عرصه پیکار سیاسی و اجتماعی میهن پای نهادند که از میان قشرهای متوسط، پیشهوران و اعضای اصناف و شاگردان آنها، دکانداران و کاسبها، کارگران، فرودستان شهری، زنان و روستاییان بودند. در این میان داوطلبان مسلح ملی که بهنام «مجاهد» شناخته میشدند، از جمله گروههای مشروطهخواه متعلق به همین طبقه بودند. هرچند مجاهدان، بخش اندکی از کل جمعیت کشور بودند، اما توانستند تحولی بزرگ در نظام سیاسی ایران پدید آورند.
جنبش تبریز از همان آغاز ورود به پیکار مشروطهخواهی ویژگیهایی داشت که آن را از سایر شهرهای ایران متمایز میساخت: سازمانیافتگی و هدایت از طریق انجمنهای مخفی شهر.
با مرگ مظفرالدین شاه و حرکت محمدعلی میرزای ولیعهد از تبریز، گروههای تبریزی که تجربه ظهور ضدانقلاب را در ایران ممکن میدانستند، برپایی سازمان مسلح ملی برای رویارویی با نیروهای «آزادیکش» را ضروری میخواندند. تجربه اجتماعیون عامیون قفقاز نیز نشان میداد که طرفداران مشروطه بدون پشتوانه نیروهای مسلح در برابر مخالفان خود آسیبپذیرند. چنان که موقعیت سیاسی و اجتماعی تبریز که بهواسطه فروپاشی نظام گذشته فرو میریخت، زمینه مناسبی برای رشد نیروهای مجاهد در تبریز فراهم میساخت.
در روز بیست و سوم جمادیالاول/ دوم تیرماه 1287 کودتای شاه رخ داد. مجلس به توپ بسته شد و نظام مشروطه برافتاد. تنش چند روزه تبریز به نقطه اوج خود رسید. نیروهای طرفدار دربار همین که از نابودی مجلس باخبر شدند، بر مشروطهخواهان حمله بردند. در تهران مجلس شورای ملی، پس از نبردی چندساعته فروریختهبود و مشروطهخواهان پایتخت، کمابیش بهسادگی، در برابر نیروهای دولتی تسلیم شدهبودند. اما جنگ روز بیست و سوم جمادی الاول/ دوم تیرماه، سرآغاز مبارزه چند ماهه تبریز در برابر نیروهای استبدادطلب بود.
از نخستین روزهای جنگ یازدهماهه تبریز، رهبری مقاومت بر دوش ستارخان در کوی امیرخیز و باقرخان در کوی خیابان افتادهبود. سپس باقرخان کنار کشید. ستارخان با گروه اندکی مجاهد که از محلههای مختلف به یاری وی آمدهبودند، برجا ماند. آنان سرسختترین رزمندگان مشروطه بودند. پولی در بساط نداشتند، گرسنه بودند و بر اثر فشار و خستگی از پای درآمدهبودند. با این همه تلاش کنسولگری روسیه و نیروهای دولتی برای به تسلیم کشاندن ستارخان کارگر نیفتاد. ستارخان با گروهی کوچک تا ارک پیش رفت تا پرچمهای سفید را از روی بامها برافکند؛ حرکتی که باعث شد تا باقرخان دوباره تفنگ بهدست گیرد و مجاهدان از خانهها و مخفیگاههای خود خارج شوند.
حرکت ستارخان یکی از رویدادهای شگرف عصر مشروطه بود. طبق گزارش سوسیال دموکرات ارمنی، واسو خاچاتوریان، اگر عمل ستارخان نبود، تبریز نیز سرنوشتی مانند شهرهای دیگر مییافت. به این ترتیب، رشتههای دربار استبدادی در تبریز پنبه شد. مجاهدان نیروهای دولتی را گریزاندند و پیروزی روحی بزرگی بهدست آوردند.
از روزی که جنگ آغاز شد، نام «مجاهد» مفهومی تازه پیدا کرد. این نام دیگر نشان وابستگی به سازمانی خاص – مانند اجتماعیون عامیون – نبود، بلکه به همه کسانی گفته میشد که مسلحانه ضد حکومت استبدادی میجنگیدند. همچنین در جامعه سنتی و مردسالار ایران انتظار نمیرفت که زنان در نبرد مسلحانه شرکت بجویند. درعین حال گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد گروههایی از زنان برخلاف راه و روش متعارف رفتار کردند. ناظران بیگانه میگویند که دستهای از زنان، محافظ یکی از سنگرهای شهری بودند. اجساد زنان و دختران بسیاری در سنگرهای امیرخیز دیده میشد. با این وجود، سنتهای نیرومند اجتماعی و نگرش جامعه نسبت به زنان، اجازه نمیداد زنان بهطور وسیع در زمره مجاهدان درآیند.
ستارخان که در اوایل دوره مشروطه از مجاهدان کناره گرفت، پس از مدتی کوتاه دوباره به مشروطهخواهان پیوست. در عین حال، ستارخان از ویژگیهایی برخوردار بود که دیگران را به فرمانبرداری از خود وا میداشت. قدرت فرماندهی بیهمتا، شجاعت فراوان، خونسردی و برخورداری از قوت قلب در رفتار، وفاداری و وطندوستی، ستارخان را از سایر مجاهدان مشروطه متمایز میساخت. بهگزارش کنسول انگلیس، ستارخان بیش از اندازه خود را در جنگها بهخطر میانداخت، در صورتیکه مقاومت تبریز به وجود او بستگی داشت.
درآمیختگی ویژگی فرماندهی، رزمجویی، فروتنی و مهربانی و سرشت نیک انسانی ستارخان را از حد فرمانده نظامی مشروطهخواهان تبریز فراتر برد. او مظهر مبارزه با حکومت خودکامه و نماد آزادیخواهی ایرانیان شد. عکسهای وی را در پایتخت استبدادزده پنهانی میفروختند و او را «پدر ملت» میخواندند. آوازه او از مرزهای کشور گذشت. قبایل ترک قفقاز او را قهرمان میدانستند. مراکشیها سرودهایی در ستایش او میخواندند. روزنامههای مسکو ستارخان را «پوگاچف آذربایجان» مینامیدند. بهاین ترتیب، ستارخان قهرمان ملی مشروطه شناخته شد و در میان رهبران آزادیخواه میهن جایگاهی متمایز یافت.