تابناك اصفهان-مجتبي شاهمرادي: عربستان کشور ویژهای در میان کشورهای اسلامی و البته در غرب آسیا است. وجود حرمین شریفین در این سرزمین و برگزاری مراسم سالانه حج در کنار درآمد سرشار نفت و ظهور و بروز ویژه تفکر وهابی در این کشور، ترکیبی خاص را ایجاد کرده است. نباید فراموش کرد که عربستان رقیب دیرینه ایران در زمینههای گوناگون بوده است و البته شاید بیشترین سفر خارجی مردم کشور ما به این سرزمین بوده و هست و نگاه دقیق و درست به این کشور برای فعالان فرهنگی سودمند است. در این سطور برخلاف سفرنامههای دیگر تلاشم بررسی وجوه مختلف این کشور است و طبیعتاً کمتر به جنبه زیارتی و معنوی آن میپردازم و شاید ازاینجهت کمی خرقعادت باشد. به هر رو تلاشم حفظ همان خط سیر در سفرنامههای قبلی است که امیدوارم مفید باشد.
زندگانی پادشاه دراز باد
عربستان با نام رسمی پادشاهی عربستان سعودی (المملکة العربیه السعودیه) وسیعترین کشور غرب آسیا است. عربستان 16 میلیون شهروند دارد؛ اما جمعیت آن 27 میلیون نفر است که حدود 11 میلیون نفر آن اتباع کشورهای خارجی هستند.
عربستان سعودی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت دنیا است که در حدود یکپنجم کل ذخایر نفتی اثباتشده جهان را در خود جای داده و دارای ششمین ذخایر گاز طبیعی بزرگ جهان است. نفت 95 درصد صادرات و ۷۰ درصد درآمد دولت را تشکیل میدهد و طبیعتاً ثروت نفت، این کشور سلطنتی بیابانی را به یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا تبدیل کرده است.
جالب است بدانید شعار ملی عربستان «لا اله الا الله، محمّد رسولالله» است؛ اما سرود ملی این کشور «زندگانی پادشاه دراز باد» است.
زنانی که هستند، اما دیده نمیشوند
همه ما درباره وضعیت زنان در عربستان شنیدهایم که البته در کنار واقعیتهای تلخ و خندهدار، بخشی از آنچه گفته میشود افسانهسرایی است. آنچه فکر میکنم در این سطور باید به آن دقت داشت تفاوت نگاههای نوگرایانه سرشار از احترام و ارزش فرهنگ امروز ما به زنان در مقایسه با کشوری مثل عربستان است.
در عربستان زنان از اواخر سال ۲۰۰۴ هویت مستقل پیدا نمودند. زنان که تا این زمان شناسنامه مستقل نداشتند و نامشان در شناسنامه پدر آورده میشد، شناسنامهدار شدند. تاکنون قانونی برای «تعیین حداقل سن ازدواج» در عربستان سعودی وضع نشده است؛ اما بااینوجود عرف عمومی تأکید دارد که بر اساس قوانین اسلامی، عروس باید در هنگام ازدواج به بلوغ جنسی رسیده باشد.
دولت سعودی برای دختران آموزش رایگان در نظر گرفته است؛ اما به دلایل فرهنگی حضور دختران در آموزشگاهها و مدارس بسیار محدود است. بر اساس آمار رسمی دولت عربستان، 55 درصد دانشآموزان دبستان، ۷۹ درصد دانشآموزان
راهنمایی و 81 درصد دانشآموزان دبیرستان پسر هستند. جالب است بدانید که در عربستان سعودی، مدارس و دانشگاههای جداگانه برای دختران و پسران وجود دارد و هیچ مدرسه مختلطی پیدا نمیشود و درضمن تحصیل زنان در همه رشتههای فنی و مهندسی و رشته حقوق ممنوع است.
باز هم جالب است بدانید تا پیش از سال 2002، عربستان هیچ ورزشکار زنی در عرصه بینالمللی نداشت. برای اولینبار در المپیک ۲۰۱۲ لندن دختری از عربستان در رشته جودو (با پوشش اسلامی) در رقابتهای المپیک حاضر شد.
عربستان سعودی تنها کشور در جهان است که رانندگی زنان را ممنوع کرده و با وجود برخی تلاشهای انجامشده برای برداشتن این ممنوعیت، بهدلیل مخالفت وهابیان، این تلاشها به نتیجه نرسیده است.
در قوانین سعودی، زنان تنها مجاز به فعالیت درزمینهٔ آموزش و بهداشت یا چند مورد استثنائی دیگر هستند و در حین کار بههیچصورت اجازه تعامل با مردان را ندارند. آموزش برای زنان بسته به کلاسهای دختران میشود و آنها حق آموزش برای پسران را ندارند؛ بااینحال باز هم شرکت زنان در همین فعالیتها نیز محدود است و برای انجام این فعالیتها اجازه رسمی شوهر یا ولی الزامی است.
ورود زنان بدون همراهی مَحرم به بسیاری از مکانهای عمومی سعودی ازجمله بانکها، رستورانها و فروشگاهها ممنوع است. رستورانهای سعودی معمولاً دو بخش جدا برای مجردها و خانوادهها دارند. بخش خانوادگی رستورانها به غرفههای کوچک تقسیم شده است که زنان میتوانند در آن نقاب را برداشته و غذا بخورند بدون اینکه مرد نامحرمی وارد شود. شرکت زنان در مجامع عمومی حتی در مسجد بسیار کم است. از زنان سعودی انتظار میرود هنگام بیرونآمدن از خانه، حتماً با مرد مَحرم همراه باشند.
در عربستان سفر زنان بدون همراهی مردی از محارمش ممنوع است و این قانون که هم برای سفرهای درونکشوری و هم سفرهای برونکشوری است، بهدقت اجرا میشود.
عبایه و روبنده، حجاب اجباری زنان عربستانی
برداشت علمای سعودی از حجاب اسلامی، پوشاندن تمام بدن ازجمله چهره و دستهاست. پلیس دینی عربستان همواره بر این نوع پوشش زنان پافشاری داشته و زنانی را که چهره خود را نزد دیگران میگشودند، به زندان و تازیانه محکوم میکرده است.
پوشاندن دستها و چهره برای تمام دخترانی که به بلوغ رسیدهاند، اجباری است. آموزشگاههای سعودی همه دخترانی را که بیش از ده سال سن دارند، مجبور به پوشیدن روبنده میکنند. از زنان و دختران انتظار میرود هنگام بیرونآمدن از خانه، چهره و دستهای خود را بهطور کامل بپوشانند. پلیس مذهبی عربستان سعودی که «مطوعین» نام دارد، بر رعایت حجاب نظارت دقیق دارد. نیروهای مطوعین در مرکزهای خرید، رستورانها، فروشگاهها، معابر و گذرگاهها گشت میزنند و زنانی را که حجاب موافق مقررات شرعی ندارند، دستگیر میکنند.
به جز در مناطقی مانند جده که منطقه آزاد است و افراد مجازند بدون حجاب در انظار عمومی ظاهر شوند، پوشش زنان سعودی در مجامع عمومی، چادر سیاه گشادی است که به آن عبایه گفته میشود. پوششی که چهره زنان سعودی را فرامیگیرد، نقاب (روبنده) نام دارد.
نقابها در عربستان سعودی به سه شکل هستند. نقاب کامل که معمولاً بهوسیله یک یا چند پرده نیمهشفاف یا مشبّک، چشمهای زن را هم میپوشاند؛ نقاب درزدار یا نقاب مُشِقّ که یک یا دو شکاف برای چشمها در آن وجود دارد و گونه سوم نیمنقاب است که علاوهبر چشمها، پیشانی و ابروی زن را نیز نمایان میکند.
البته بهنظر میرسد باتوجهبه عرف و فرهنگ عمومی مردم عربستان اگر این اجبار هم نباشد بخش عمدهای از زنان همچنان از این نوع پوشش استفاده میکنند و شاید بسیاری از بدبینیها به رفتار عربستانیها نسبتبه زنان ناشی از حس اجباریبودن این رفتارها باشد و فکر میکنم اگر این اجبار هم نبود وضعیت زنان در این کشور خیلی تغییر نمیکرد. ریشه این وضعیت را باید در ذهنیتهای تاریخی و سنتها و رسوم دانست. شاید اگر تحولی عظیم مانند انقلاب اسلامی در کشور ما هم نبود و اگر نگاههای متحولانه و نوگرای بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران نبود وضعیت زنان ما نیز مانند عربستان بود.
زیارت دوره، سرککشیدن زیر پوست شهر
معمولاً برای زائرانی که توفیق تشرف به سرزمین وحی را پیدا میکنند در دو شهر مدینه منوره و مکه مکرمه دورههای زیارتی خاصی را برای آشنایی با زیارتگاهها و دیدنیهای تاریخی و مذهبی و محل وقوع حوادث و وقایع تاریخساز اسلام برگزار میکنند که به آنها اصطلاحاً «زیارت دوره» گفته میشود.
زیارت دوره برای دانشگاهیان و طلاب و روحانیون علاقهمند در صورت تمایل بهطور جامعتری برگزار میشود که شاید همراهی در بازدید و شنیدن ماجراهای تاریخی در حوصله همه زائران نباشد و اصولاً در حوزه مطالعاتی و علاقهمندی آنها قرار نگیرد. به این زیارت دوره ، «ویژه» هم اضافه شده و عنوان کامل آن «زیارت دوره ویژه» است.
در زیارتهای دوره میتوان در شهر گشت و خوبی این برنامه این است که مخاطب را به زیر پوست شهر میبرد. آنچه بعد از این گردش به ذهن متبادر میشود این است که علیرغم ثروتمندبودن عربستان، تبعیض و فقر و فلاکت در آن موج میزند.
مثلاً در مدینه یکی از مناطقی که بازدید میشود منطقه اُحد است. بخشی از منطقه احد از مناطق فقیرنشین اطراف مدینه منوره است. بااینهمه بر فراز اغلب خانهها که چه عرض کنم،کلبهها، یکی هم نه! گاه تا چندین دستگاه دیش ماهواره دیده میشود.
یکی از نکات خندهداری که در این منطقه دیدم در خیابانی بود که به دامنه کوه میرود؛ دو مغازه، لباس زنانه میدوزند و میفروشند و روی تابلوهایشان نوشتهاند: «ورود زنان ممنوع»!
نذر شبکههای تلویزیونی عربستان علیه ایران
شبکههای تلویزیونی عربستان هم داستان جالبی بهویژه در بخش خبررسانی دارند. ترتیب پخش خبرها تقریباً مشخص است. ابتدا تمامی خبرهای مربوط به خاندان حاکم پخش میشود که از پادشاه شروع میشود و به فلان امیر منطقه ختم میشود که همه آنها از اعضای خانواده سلطنتی هستند. در شبکه قدرت حاکم بر عربستان سعودی، فردی بیرون از خاندان آل سعود جایی ندارد. پیشوند نام همه افرادِ وابسته به خاندان سلطنتی «صاحب السمو الملکی، اعلیحضرت» است و چون هر یک از آنها چندین پُست دولتی دارند (در آنجا قانون تکشغلی اعمال نمیشود) در خبرها همه عناوین شغلی آنها را هر بار به تمامی و در هر خبر در چندین پاراگراف! آن هم با ذکر جزییات بیارزش خبری میخوانند و معمولاً اصول خبرنویسی در رسانههای دولتی عربستان معنی ندارد.
بعد از خبرهای خاندان سلطنتی که عمدتاً شامل دیدارها و ملاقات و بازدیدهای آنها میشود، خبرهای داخلی پخش میشود که هیچ خبر منفی یا انتقادی در میان آنها نبوده و نیست. اخبار خارجی تلویزیون سعودی اگر حادثه درخورتوجهی در دنیا رخ نداده باشد، معمولاً شامل اخباری از اوضاع فلسطین و عموماً در حمایت از جناح عباس و علیه دولت حماس، وضعیت امنیتی عراق با تأکید بر ناامنبودن این کشور و خبری علیه ایران و بیشتر اوقات در این سالها با محوریت برنامه هستهای ایران است.
تحلیل محتوای برنامههای خبری شبکههای تلویزیونی دولتی عربستان نشان میدهد که این شبکهها در هر بخش خبری خود حداقل یک خبر منفی علیه ایران دارند. تحلیلگران بر این عقیدهاند که این حجم تبلیغات منفی علیه ایران در تلویزیون رسمی پادشاهی سعودی ناشی از رقابتی است که بخشی از جناح قدرت در ریاض با تهران در دنیای اسلام و در مقابل قدرتیابی روزافزون ایران در میان ملتهای مسلمان دارد و این غیر از تبلیغات گستردهای است که رسانههای وابسته به سعودی مانند تلویزیون «العربیه» علیه ایران انجام میدهند.
با همه تلاشها برای نزدیکی ایران و عربستان سعودی در روابط دوجانبه، دیدگاههای دو کشور در خصوص مسائل مهم جهان اسلام ازجمله عراق، فلسطین، لبنان، سوریه، بحرین و یمن زیاد به هم نزدیک نیست و بهتر است بگوییم کاملاً در مقابل یکدیگر قرار دارند.
العربیه، رسانه استیجاری وهابیت
بخشی از مأموریتهای خبری علیه ایران را تلویزیون عربزبان «العربیه» بهپیش میبرد که مشهور است با پول برخی شاهزادگان عربستانی اداره میشود. شماری از شاهزادگان سعودی در میانه سال 2003 یک شبکه تلویزیونی خبری را بنیان گذاشتند که «العربیه» نام گرفت. این شبکه تلویزیونی بهدلیل جهتگیریاش که در بسیاری موارد در تعارض آشکار با مواضع رسمی دولت عربستان سعودی است، از ابتدا نشانهای بارز از اختلافهای عمیق فکری در درون خانواده سلطنتی در ریاض دانسته میشد که خود را در رقابتهای درونی و بیرونی، به حوزه رسانه کشانده است. «العربیه» تابلوی تعلق به شاهزادگانی را بر پیشانی دارد که بنیادگرایانهترین اندیشهها در سلفیترین باورها، یعنی وهابیت را نمایندگی میکنند. تلاش این نمایندگی، نهادینهکردن باورهای سلفی درمخاطبان از طریق رسانه است.
تحلیل محتوای «العربیه» دو نکته مهم را در جهت مأموریت اصلیاش روشن میسازد: اول، مأموریت خاص و ویژه علیه شیعیان و دولتها و جریانهای شیعی و دوم، ترویج بنیادگرایی متکی و مبتنیبر اندیشههای سلفی.
ایرانستیزی در جهتگیریهای شبکه «العربیه» یکی از محوریترین مأموریتهایش است و ازاینجهت کارشناسان و صاحبنظران در حوزه ارتباطات «العربیه» را نسخه عربی «فاکس نیوز»، شبکه تلویزیونی وزارت دفاع آمریکا، میدانند. اینکه «العربیه» چرا اینچنین میکند و میپندارد، حداقل بخش اعظم آن، ریشه در رقابتهای سیاسیای دارد که در منطقه در جریان است. «العربیه» همواره از پرونده هستهای ایران بهعنوان «ازمه» یعنی «بحران» نام میبرد. این شبکه بعد از کمرنگشدن محور ایرانهراسی در جنگ روانی علیه ایران بهواسطه آشکارشدن واقعیت مسائل و تلاش ایران در جهت شفافسازی هرچه بیشتر امور و نزدیکی به کشورهای منطقه و تنشزدایی، محور جدیدی را علیه ایران در پیش گرفته است که میتوان آن را «جنگهراسی» عنوان داد. این شبکه تلاش میکند تا این نکته را القا کند که رفتارها و مواضع و برنامههای ایران منطقه را درگیر جنگ خواهد کرد.
مدینه؛ تغییر چهرهای سریعتر از آنچه باور کنیم
این روزها هر گوشه از شهر مدینه را که نگاه کنی ساختمانهای در حال ساخت را میبینی. در اطراف حرم مطهر نیز عملیات ساختمانی برای بازسازی یا توسعه در جریان است؛ البته برخلاف روال جاری در کشور ما این عملیاتهای ساختمانی هم با سرعت انجام میشوند و هم برای زائران کلافهکننده نیستند.
مدینه را میتوان در کل به سه بخش و هر بخش را بین سه خط کمربندی شهری تعریف کرد. منطقه اول حرم مطهر و بقیع شریف است. در این منطقه اغلب بناها، هتلهایی است با درجههای مختلف تا 5 ستاره که یک شب اقامت در آنها چند هزار دلار هزینه دارد و گاه برای یک وعده غذای ساده در یکی از آنها باید حداقل صد دلار پرداخت.
در این منطقه همچنین مراکز متعدد خرید وجود دارد که هر نوع کالایی را میفروشند. در این محدوده نمایندگیهای شرکتهای بزرگ جهانی بهخصوص تولیدکنندههای لوازم آرایشی و پوشاک نمایندگی فروش دارند. مغازههایی که در این منطقه در بیرون از مجموعههای خرید فعالیت میکنند، اغلب فروشنده کالاهای چینی ارزانقیمت هستند که زائران اجناسی را بهعنوان سوغاتی از آنها میخرند؛ کالاهایی ارزان و درعینحال بیکیفیت که تکلیفی را از دوش زائر در بازگشت به کشورش برمیدارد. متأسفانه بازار سوغاتی شهر مدینه کاملاً در اختیار چین کمونیست! است و کشورهای اسلامی سهمی مشهود در آن ندارند.
توسعه شبکههای ارتباطی، دسترسی به تلفن همراه ارزانقیمت را برای شهروندان مدینه امکانپذیر کرده است؛ ولی اینترنت در آن وضعیت چندان مناسبی ندارد و باندهای محدود و سرعت کم، همراه با فیلترینگ در اینجا هم کاربران را محدود کرده است.
شهروندان عربستان به برکت نفت، وضعیت مناسبی دارند و کمتر به کاری جز امور اداری و حکومتی میپردازند. بازار کار عربستان سعودی را نیروهای پاکستانی، هندی، بنگلادشی، یمنی(البته در گذشته و پیش از اخراج یمنیها از عربستان)، مالزیایی، اندونزی و تعداد کمی از شهروندان کشورهای آفریقایی تشکیل میدهند. بازار در این منطقه از شهر مدینه در دست این کارگرهاست که برای «ارباب» سعودی کار میکنند. کارگرانی که در حرم مطهر خدمت میکنند نیز همگی خارجی هستند.
منطقه دوم شهر مدینه مابین کمربندی اول و دوم را باز هتلها، ولی بهصورت پراکنده و به آن تعداد که در هسته مرکزی شهر میبینیم، پر کردهاند. بهعلاوه تعداد بسیار زیادی مغازه به زائران کمبضاعت پاکستانی، هندی، بنگلادشی و آفریقایی که عمده ساکنان هتلها و خانهها و مسافرخانههای این محله هستند، نیازمندیهای روزانهشان را میفروشند. در این محدوده همچنین تعداد زیادی رستوران وجود دارد که غذاهای هندی و پاکستانی را به قیمت ارزان عرضه میکنند. در این رستورانها ارزانترین غذا، ساندویج مرغ است که چند دلار قیمت دارد.
حدود نه سال پیش با یکی از این کارگرها به نام «منصور» که یک پاکستانی از ناحیه «سیالکوت» در نزدیکی اسلامآباد پاکستان بود آشنا شدم. او مغازهای را در این محل از یک شهروند عربستانی به 12هزار ریال سعودی، حدود 4 هزار دلار برای یک سال اجاره کرده بود. منصور هفتهشت نفر از هموطنانش را نیز به این مغازه آورده و باهم کار میکردند. آنها حداقل ده نوع غذای هندی و پاکستانی میفروختند که وجه مشترک همه آنها فلفل فراوان است. منصور از کار و کسب خود راضی بود. وقتی از او پرسیدم که چرا خودش مغازه ای نخریده، گفت که این کار امکان ندارد و طبق قانون فقط شهروندان عربستان میتوانند در این کشور مالک زمین و خانه و مغازه باشند.
در این محل زائران در هتلهایی ساکن میشوند که فقط اسمشان هتل است و در حد مسافرخانهاند: اتاقی موکتشده و گاه دارای تلویزیون که در آن صورت حتماً به ماهواره برای تماشای تلویزیونهای کشورهای شبهقاره وصل است، با دستشوییهای عمومی که برای هر شب خوابیدن در آنها باید حدود 10 دلار پرداخت. کسانی که در این هتلها زندگی میکنند بههرحال وضعیتی بهتر از دیگر هموطنانشان دارند که شبها را کنار حرم مطهر روی زمین میخوابند و از توالتها و حمامهای عمومی رایگان آنجا استفاده میکنند و به لقمه نانی راضی هستند.
منطقه سوم، یعنی مابین کمربندی دوم و سوم شهر مدینه را برخلاف دو منطقه قبلی، بیشتر خانههای لوکس و مغازههایی که شیکترین و گرانقیمتترین کالاها را میفروشند، تشکیل میدهند. جاده منتهی به فرودگاه مدینه و بخشهایی از منطقه اُحد و غرب مدینه از جمله این مناطق هستند. ساکنان این مناطق شهروندان سعودی هستند. لوکسترین مبلمان و آخرین مدل اتومبیل را میتوان از فروشگاههای این منطقه خرید.
خانههای موجود در فاصله کمربندی اول و دوم مدینه منوره به کارگران خارجی تعلق دارد که با کمترین دستمزد، بیشترین کار را میکنند. برای آنها کارکردن در کشوری پولدار که نیاز شدید نیز به نیروی کار دارد و شهروندانش اهل کار نیستند، نعمتی است. این کارگران اغلب با خانواده خودشان به عربستان مهاجرت کردهاند و میان آنها ازدواجهایی نیز صورت گرفته و هر ملیتی الان خودش در عربستان صاحب جمعیتی است که کوچکترهای آنها شاید هیچ وقت سرزمین پدری یا مادریشان را ندیده باشند.
با همه تسهیلاتی که دولت عربستان برای ازدواج مردان این کشور با دختران هموطن خود در نظر گرفته به دلایلی چند که یکی از آنها هزینههای گزاف ازدواج و انتظارهای خانوادههای دو طرف است، پسران سعودی ازدواج با دختران غیر عرب را ترجیح میدهند و دختران سعودی خواستگاران خود را باید از میان مهاجرانی بپذیرند که ازدواج با این دختران میتواند در عین حال تضمینی برای ادامه اقامت آنها در این کشور باشد. ازدواج با دختران خارجی ازجمله خواهران یا دختران کارگران خارجی نیز برای پسران عربستانی از خانوادههای فقیر یا کمپول، فرصتی بوده تا وارد دنیای متأهلی شوند. جوان عربستانی برای ازدواج با دختران عربستانی باید هزینههای بسیاری را بپردازد که تأمین و پرداخت آن در توان بسیاری از آنها نیست. مقامات سعودی در سالهای اخیر برای ازدواج مردان این کشور با دختران هموطن خود امتیازها و تشویقهای بسیاری را قائل شدند که روشن نیست تا چه حد مؤثر بوده است.
مهاجرتهای متنوعی که عربستان اجازه انجام آن را داده است و ازدواجهای صورتگرفته، نسلی از دورگههایی را وارد جامعه این کشور کرده است که ضمن داشتن ریشههای خود، تحت تأثیر فرهنگ و آموزههای جامعه عربستان سعودی است و هجرت هر یک از آنها به سرزمین پدری میتواند این اندیشهها را هرچه بیشتر نشر دهد.
ایرانیها، زائران پولدار و البته با برنامه
ایرانیها همگی در هسته مرکزی شهر مدینه اقامت میکنند و دورترین هتل آنها با حرم حداکثر 800 متر فاصله دارد که برای همین فاصله نیز اتوبوس رایگان دارند. ایرانیها در نظر بازاریهای مدینه آدمهایی پولدار هستند که هر کدام از آنها حداقل چند صددلار سوغاتی میخرد. ایرانیها تنها ملتی هستند که در شهر مدینه منوره در هتلهایشان با غذاهای ملی خودشان که در آشپزخانههای متمرکز پخته میشود، پذیرایی میشوند و درصورتیکه بیمار شوند، درمانگاههای اختصاصی و بیمارستان دارند و نمایندگی فعال بعثه رهبری و سازمان حج، امور فرهنگی و اجرایی آنها را هدایت میکنند.
نابودی هویت تاریخی و مذهبی مدینه به بهانه توسعه و نوسازی
نکته مهمی که بهنظر میرسد در توسعه سریع مکه و مدینه منوره کاملاً مغفول واقع شده، هویت تاریخی و مذهبی این شهر است. برخی معتقدند که توسعه صورتگرفته مثلاً در ناحیه شرقی شهر مدینه که به انهدام بسیاری از اماکن تاریخی و زیارتگاهها و مشاهد اسلامی انجامیده یا تغییر نام آنها یا قراردادن آنها در مناطقی دور از چشم با احداث مسیرهای عمومی در فاصلهای دورتر از آنها یا حتی ایجاد اماکنی با ویژگیهای خاص مانند داشتن طبقات زیاد و معماری زیبا در جوار این بناها که چشمها و ذهنها را متوجه خود میکند، طرحهای هدفمندی بوده است.
از دشمنی با راهآهن تا تأسیس شبکههای ماهوارهای
وهابیها که با رسیدن به قدرت همه مظاهر زندگی نو ازجمله راهآهن مدینه را به این بهانه که بدعت در دین است! از بین بردند، امروزه در زمینه ارتباطات و تبلیغ تا به آنجا به رسانههای نو روی آوردهاند که جای پای آنها همه جا از تلویزیونهای ماهوارهای گرفته تا رادیو و بیشمار سایت در شبکه اینترنت دیده میشود که در آنها باورهای خود را تبلیغ میکنند؛ باورهایی که با همه مذاهب اسلامی اختلاف دارد. وهابیها در محیط سایبر بیشتر از همه به شیعیان میتازند؛ اگرچه اهل سنت نیز از تیغ تهمتها و ادعاهای آنها علیهشان در امان نیستند. مشهور است که بهترین هکرها از میان وهابیها هستند! و شایع است که برای این کار از سوی برخی جناحهای عربستان نیز حمایت میشوند. کافی است یک جستجوی اطلاعاتی در اینترنت داشته باشید تا به حجم زیاد مطالبی که در سایتهای وهابی علیه شیعیان و باورهای شیعی نوشته شده است، پی ببرید. وهابیها در شهرهای مقدس مدینه منوره و مکه مکرمه نیز در قالب جلسات سخنرانی یا عرضه کتاب و نشریه، سیدی و نوار کاست، به باورهای دینی مسلمانان از مذاهب مختلف اهانت میکنند.
بلوتوثبازی در اطراف حرم
در عربستان کافی است بلوتوث گوشی همراهتان را روشن کنید و آن وقت مثلاً در مسیر رفتن به حرم برای نماز عصر وقتی از کنار مجموعه فروشگاههای خیلی امروزی میگذرید، تلفنتان یکسره صدا میکند و پشت سر هم اعلان میکند که آمادهاند فایلی را برایتان بلوتوث کنند. گوشیهایی که تماس گرفتهاند همه از آخرین مدل است. اسم فایلها نشان میدهد که همه جور چیزی را از قرآن گرفته تا موسیقی شمال آفریقا میتوانید دریافت کنید.
این گوشهای بسیار کوچک از عربستان سعودی امروز است که در آن مدرنیته و سنت میکوشند تا به جهت پیوندی حیاتی که با هم و از هم یافتهاند، با یکدیگر کنار آمده و فرمولی مشترک را برای بقا پیدا کنند.
مدرنیته عربستانی
خانوادهها در شهرهای عربستان حتی در ریاضِ پایتخت و جده که در آنها مدرنیته چند قدمی جلوتر از سنت رفته است، برای رفتوآمد در شهر از خودروهایی استفاده میکنند که شیشههای آن رنگی است و سرنشینان آن دیده نمیشوند. بیشترین عده خانمهایی که البته همراه محارم یا بهصورت گروهی با خانمهای دیگر در معابر یا مغازههای عموماً فروشنده مارکهای مشهور جهان شبهای مثلاً تابستان را به سحر پیوند میزنند، خانمهایی میباشند که روبنده پوش هستند و اگر در گرمای شدید تابستان در زیر چادر مشکی گرمشان شود، از بیشمار دستگاههای فروش نوشابه یا بینهایت سوپر مارکت در طول همه خیابانها نوشیدنی مورد علاقه خود و یا بستی تولید روز! فلان کشور اروپایی را خریداری میکنند.
زندگی شبانه در عربستان سعودی تعریف خود را دارد. در شهرهای این کشور افراد روزها بهواسطه گرمای زیاد، کمتر بیرون از خانه یا محلهای سرپوشیده بهسرمیبرند و زندگی و تحرک شبانه ساعتی قبل از غروب خورشید شروع میشود و در شهرهای مقدس مکه و مدینه بهعنوان یک سنت به سحر و نماز صبح به جماعت در حرمین منتهی میشود.
بهرغم نفوذ زیاد مدرنیته در جامعه عربستان، اعتقادات دینی و سنتهای برگرفته و ریشهدار در دین همچنان قوی هستند و مقولهای به نام حجاب امری کاملاً پذیرفتهشده است و اختلاط مردان و زنان نامحرم معنی ندارد. ظاهر امر چنین نشان میدهد که حتی در شهرهای بزرگ، سعودیها بیشتر درونگرا هستند و مایل به حفظ حریمهای خصوصی زندگی خویش میباشند.
نفت، شتر، گندم
عربستان سعودی ۲ میلیون و ۲۴۰ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد. این وسعت تقریباً یک و نیم برابر ایران، سه برابر فرانسه و چهار برابر عراق است؛ اما حدود ۷۵ درصد از این وسعت را بیابانهای خشک و بیآبوعلف پوشاندهاند. این کشور از نظر منابع طبیعی چون طلا، مس، نفت، گاز و آهن غنی است. هرچند از نظر جنگل و مناطق جنگلی، کشتزار دایمی و زراعت با فقر روبهروست. حوادث طبیعی مانند طوفانهای شن در عربستان بسیار روی میدهد، به همین علت شتر در زندگی سنتی عربستان نقش مهمی دارد.
اقتصاد عربستان سعودی بر نفت استوار است. تفاوت اصلی اقتصاد عربستان سعودی با کشورهایی همچون ایران، در «ذخایر امنی» است که در اختیار دارد و به راحتی میتواند آنها را به پول نقد تبدیل کند. دولت بر فعالیتهای عمده اقتصادی کنترل دقیق دارد. حدود ۳۵ درصد محصولات عمده داخلی به بخش خصوصی تعلق دارد. حدود ۹ میلیون کارگر مهاجر در عربستان سعودی مشغول به کارند. عربستان سعودی با تورم ۵/۱ درصدی کمترین میزان تورم در خاورمیانه را داراست. عربستان در تولید نفت خام، پالایش نفت، پتروشیمی، سیمان، فولاد، کود شیمیایی و پلاستیک، صنعت موفقی داشته است.
این کشور اخیراً در بخش کشاورزی نیز سرمایهگذاریهایی داشته است. بیشترین محصولات کشاورزی عربستان عبارتاند از گندم، جو، گوجهفرنگی، هندوانه، خرما، لیمو، تخممرغ و شیر.
جالب است بدانید سطح بیکاری شهروندان عربستان حدود ۳۲ درصد است.
فرهنگ قبیلهای، مذهب ستیزهگر
جامعه عربستان بر پایه روابط قبیلهای استوار است. وجود تعصب و علقه نیرومند قبیلهای بهعلاوه مذهب، شکلدهنده کلی فرهنگ این جامعه است. با اینکه دین اسلام در این سرزمین ظهور نمود و مدت زمانی این سرزمین مرکزیت جهان اسلام را به عهده داشت، اما ازآنجاکه در این سرزمین قبیلههای زیادی زندگی میکنند، هر کدام آداب و رسوم خاص خود را بهعنوان یک میراث نگهداری میکنند.
اسلام تنها دین رسمی در عربستان سعودی است و پیروان ادیان دیگر در این کشور جایگاهی ندارند. ساخت عبادتگاهی به غیر از مسجد نیز در عربستان سعودی ممنوع است.
مذهب رسمی کشور عربستان سعودی اسلام سلفی است. آیینهای دیگر اهل تسنن و مذهب شیعه نیز در عربستان سعودی رواج دارند. احکام و فتواهای دینی در عربستان سعودی، فرهنگ و سیاست را تحتتأثیر قرار میدهد.
بر اساس آمارهای منتشرشده دولتی، حدود ۸۵ درصد از شهروندان سعودی سنی و از مذهب احمدبنحنبل پیروی میکنند و ۱۵ درصد بقیه نیز شیعیان هستند که بیشترین آنان در منطقه شرقی عربستان سکونت دارند. با وجود دراقلیتبودن شیعیان در عربستان، سکونت آنان در نواحی استراتژیک و میادین نفتی قوار، قطیف و احساء جایگاه برتری به آنان داده است.
ورود غیرمسلمان بنابه حرمت مکانهای اسلامی، به بخشهای حجاز (شهرهای مکه و مدینه) ممنوع است.
جالب است بدانید سالن سینما در عربستان وجود ندارد.
ویکی لیکس، خاندان آل سعود و جولان بیحساب آمریکاییها
در عربستان ۷ هزار نفرِ عضو خاندان آل سعود، به تمامی کشور و بیش از ۲7 میلیون ساکن آن حکمرانی میکنند. این گروه علاوه بر دردستداشتن تمامی امور حساس کشور، ثروتهای نجومی حاصل از فروش نفت و گاز و تمامی امور کشور را بدون حضور هرگونه نهاد انتخابی یا نظارت مردمی در اختیار خود گرفتهاند. ثروت خاندان سعودی بیش از ۱۰۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است.
بر اساس سندی که ویکی لیکس آن را منتشر کرده است، فرزندان عبدالعزیزبنسعود ماهانه مبلغی معادل ۲۷۰ هزار دلار از خزانه دولتی دریافت میکنند. همچنین دادن دختر به شاهزادگان آل سعود برای ازدواج به عنوان هدیه نیز بسیار مرسوم است. در این میان نوهها ۲۷ هزار دلار، فرزندانِ نوهها ۱۳ هزار دلار و دیگر منسوبین تا ۸ هزار دلار دریافت میکنند. خاندان سلطنتی سعودی سالانه دو میلیارد دلار از بودجه ۴۰ میلیارد دلاری این کشور را خرج میکنند. ویکی لیکس همچنین از تصرف و فروش زمینها و منابع دولتی و ملی عربستان توسط آل سعود بدون ضوابط و مقررات قانونی خبر داده است.
هماکنون در کشور عربستان بیش از ۲۵۰ شرکت آمریکایی مشغول به فعالیت هستند که اکثر قراردادهای منعقده در حوزههای تسلیحات و برق و گاز و نفت و صنعت آهن و پتروشیمی را به خود اختصاص میدهند و در این میان شرکت آرامکو در واقع بازوی اجرایی دولت آمریکا در عرصه اقتصادی در عربستان است.
صرفنظر از نفت، آمریکا نبض اقتصاد کشور عربستان سعودی را در دست دارد، بهگونهایکه آمار و ارقام موجود نشان میدهد که ۳۰ درصد واردات کالاهای اقتصادی موردنیاز عربستان از آمریکا تأمین میشود، درحالیکه این نسبت در خصوص خریدهای تسلیحاتی به حدود ۷۰ درصد میرسد.
«ولیدبنطلال» شاهزاده ۵۶ ساله عربستانی از جمله ثروتمندترین افراد در این کشور بهشمار میرود. بر اساس آمار مجله فوربس وی بیست و ششمین مرد ثروتمند جهان است.
به نوشته ویکی لیکس در زمانی که تولید روزانه نفت عربستان هشت میلیون بشکه بود، تنها شش تن از امرای سعودی کنترل فروش روزانه یک میلیون بشکه از آن را در اختیار داشتهاند که باتوجهبه بهای فروش نفت، این کار ثروتی معادل ۱۲۰ میلیون دلار در روز نصیب آنان میکند.
شاید کمتر کسی اطلاع داشته باشد که رژیم صهیونیستی از سالها پیش بخشی از خاک عربستان سعودی را به تصرف خود درآورده، بیآنکه حتی مردم این کشور از این موضوع مطلع باشند. این درحالی است که آل سعود نیز هیچ اقدامی برای بازپسگرفتن آن از خود نشان نداده است. دو جزیره «تیران» و «صنافیر» این کشور سالهاست در اشغال رژیم صهیونیستی قرار دارد و هیچیک از مجامع عربی و جهانی از آن سخنی بهمیان نمیآورند.
منتشر شده در مجله چراغ