تابناک رضوی: کتاب را اگر از زندگی حذف کنیم، حساب هم ما را از فهرست موفقیت حذف خواهد کرد. در این تردیدی نیست. اصل اندازه توفیق را می توان به قطر کتاب های خوانده شده، گره زد چنان که میدان دید را می توان به شعاع چراغ وابسطه دانست و باز باید "دانست" که خاموشی فقط چراغ را از جلوی چشم ناپیدا نمی کند که فرصت دید را چنان می گیرد که هیچ چیز را نمی توان دید. حکایت کتاب هم همین است. فقط خود از فهرست ذهنی انسان کنار نمی رود بلکه خیلی چیز های دیگر را هم با خود کنار می برد مثل دانش و مهارت و اخلاق و.... لذا می گوئیم اگر کتاب در جامعه غریب بماند قطعا ما هم به غربتی بزرگتر دچار خواهیم شد. اینکه از غربت سخن میگوییم، بهگزافه قلم بر کاغذ نبردهایم. انتشار پرزحمت کتاب با تیراژهای چندصدتایی، جز غربت چه معنایی میتواند داشته باشد؟ غربت واژهای «محترمانه» است برای روزگاری که کتاب تجربه میکند، آنهم در ایران که در هزارههای پیش، در کتابداری و کتابخوانی و داشتن کتابخانههای بزرگ، نامی بلندآوازه داشته است. امروزمان اما چنان از کتاب دور افتادهایم که زندگیمان به «بیحسابی» میل پیدا کرده است. باور قبلی مردمانمان این بود که «زندگی باید حسابوکتاب داشته باشد». آنهم تنها به معنای سنجش ریالی و تومانی و دلاری نبود. فقط به معنای اندازهگیری و اندازه نگه داشتن در حوزه اقتصاد نبود، بلکه همه شئون زندگی را در برمیگرفت و کتاب و فقط کتاب و تفکر در آن بود که میتوانست زندگی را به حساب آورد. اصلا زیستن و انتخاب سبکهای بهتر آن نیازمند کتاب است، تاجاییکه بهجرئت میتوان گفت هیچ چیز جای کتاب را نمیگیرد، چنان که هیچچیز جای اکسیژن و آب را نمیگیرد برای زنده ماندن. کتاب هم بیجایگزین است برای تعالی یافتن حیات. با این نگاه، گمان میکنم باید حاکمیت برای فقر کتابخوانی و غربت کتاب، چارهای بیندیشد. مگر نه اینکه تمشیت تمامساحتی زندگی، تکلیف حکومتهاست؟ فکر میکنم با الکترونیکی کردن مبادلات در نظام اداری و مخصوصا نظام بانکی -که هجم بالایی از کاغذ را مصرف و به معنای دقیق کلمه "حرام" می کند- میتوان با اختصاص کاغذ، از حوزه نشر حمایت کرد.-این که گفتم "حرام" به خاطر نقد رفتار پرونده سازی سیستم بانکی و گرفتن تکراری مدارک است. فردی در شعبه ای حساب دارد برای گرفتن وام از همان شعبه باز کلی مدرک باید بدهد و این تکرار اسراف گونه جز حرام اگر معنایی دارد من نمی دانم- قطعا اگر سیستم با تدبیر امور، کاغذ را از چرخه بروکراسی حذف کند، حوزه نشر هم خواهد توانست نفس تازه کند و کتاب ها فرصت تولد بیابند در زمانی چنین قطعا گام دوم را هم مردم برخواهند داشت و کتاب خوب، مخاطب خوب پیدا خواهد کرد. با از غربت درآمدن کتاب، حساب هم به زندگی ما برخواهد گشت.